بسم الله الرحمن الرحیم
آسیب شناسی دین پژوهی بدون تحصیل علوم دینی
برادر گرامی
جناب آقای مهدی جمشیدی
سلام علیکم
با احترام نکاتی چند در خصوص جهت گیری های شما به عرض می رسانم امیدوارم که سودمند باشند:
1.پژوهش، نقد، مناظره و .... همه و همه فرع بر تحصیل و اشراف بر دانش یا دانش های مورد نظر است، خوب شما در علوم دینی تحصیل نداشته اید که بر شاخسار آن بتوانید قدم بزنید تا توقع داشته باشید ویژه دانان این عرصه برای شما مکانتی در این عرصه قائل باشند، از این رو عدم پذیریش شما، صیانت از علم است که رسالت دانشیان است به تعبیر شیوای ابوالحسن جرجانی:
ولو أنَّ أَهْلَ العِلْمِ صَانُوهُ صَانَهُمْ · ولو عَظَّمُوهُ فـي النُّفُوسِ لَعُظِّمَا
- هنگامی هم که قلم می زنید یا سخن می گویید بیشتر از این عیب پرده بر می دارید که من به این دانش ها علم ندارم، هنگامی که به خود جرأت می دهید تا با افردای که همه عمر وقف این دانش ها هستند، درگیر شوید، اوج توهم خود را برای دیگران به نمایش می گذارید، این برای اهل فن روشن است، خود را سخره دیگران نکنید، می دانید وقتی شما در کاربرد مصطلحی سر تا پا اشتباه می کنید بعد می گویید من باید این ها را یاد استاد حوزه بدهم؟ به قول عرب ها می شود از مصادیق ضحک ثکلی.
- به عنوان مثال در این دانش ها میان مصطلحات ضروری دین، ضروری مذهب، ضروری شریعت، ضروری فقه و... فرقی آشکار است که شما ناشیانه «ضروری دین» را حاکی از «اجماع مسلمانان» دانسته اید، خوب این آشکارا از این که شما با این مصطلحات آشنایی ندارید پرده بر می دارد، خوب برادر من! چرا جهل و نادانی خود را در بوق و کرنا می کنی! بعد جمله را آشفته تر می کنید و می گویید: نه به طور حتمی ارکان اسلام !!!! ندانستن به خودی خود عیب نیست خوب انسان است و شاید نداند اما خود را به دانستن زدن و باور به آن پیدا کردن انسان را تا آخر عمر اسیر جهل مرکب می کند. شما به راحتی می توانید در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی فرق مصصطلحات فوق را از آیت الله رشاد حفظه الله بپرسید تا بیش از این مایه شین آن نهاد را هم فراهم نیاورید.
- شاید شما اکنون در این طلب باشید که بنده در این نوشتار فرق این مصطلحات را برای شما بیان کنم و به شما آموزش دهم، ولی شما برای آموزش باید محضر استاد بروید و تحصیل دانش کنید نه این که با چنگ به این آن، چیزی گیر شما بیاید یا نه!
- آقای جمشیدی گرامی، آیا می دانید ما چرا از ورود شما و امثال شما را به عرصه دین پژوهی و دفاع از این دین نمی پذیریم؟ چون تجربه تاریخی ما نشان داده است که دین پژوهی غیر متخصصان آکنده از آسیب به دین است و نباید فریفته ظاهر دین گرایانه آنان شد، آنان بر اساس ندانسته هایشان همواره به دین ضربه می زنند، آسیب های دین پژوهی آقایان شریعتی، بازرگان و سروش نمونه های آن از این آسیب هستند، به کتاب آسیب شناسی دین پژوهی معاصر اثر دکتر خسروپناه نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه بفرمایید و مخرج مشترک های میان خودتان و افراد فوق را پیدا کنید. آنان که امروزه نمی توانند دکتر سروش را از قدم زدن در مرزهای ارتداد باز دارند، همان هایی هستند که دیروز فریفته ظاهر دین مآبانه او شدند، امروزه هم آنان که فریفته ظاهر انقلابی شما می شوند و چشم از جهل آشکار شما می پوشند، امروز و فردا باید پاسخگو باشند.
- اما در خصوص قیاس نا به جا یک فرع فقهی با ولایت:
اولا به عنوان یک برادر دینی نصیحتتان می کنم که هیچگاه نام حضرت وصی بلافصل رسول الله ص امیر المومنین علیه السلام را بدون القاب و عناوین و الفاظ تحیت استفاده نکنیم که متاسفانه از شما دیده شده است، آن حضرت در زمان حیات رسول الله ص به تصریح جناب شیخ مفید با القاب خاص خود خطاب می شد.
ثانیا اگر شما هم عمر خود را وقف کلام اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام کرده بودید، آشکارا می دانستنید که در نظام فکری أئمه اطهار ع مقام ولایت با هیچ چیز قیاس نمی شود تا چه رسد به یک فرع فقهی تا چه رسد که جانب مرجوح قیاس قرار گیرد، ببین که چه قدر دور از مرحله هستید.
ثالثا هم اصل آن قیاس غلط بود و هم بیان آن غلط است. اگر بزرگی، مفاسد بیان آن را متذکر شدند دلیل بر غلط نبودن اصل حرف شما نیست، عدم آگاهی شما نسبت به اصل مسئله و بیان آن در رسانه غلط اندر غلط است. امروزه دشمنان، دندان تیز کرده اند تا از گفته امثال شما وحتی یک مداح حداکثر استفاده رسانه ای کنند.
رابعا با تنزل از مکانت ویژه ولایت حتی در اصول دین، انکار هر کدام از ولایت و حجاب اگر منجر به انکار نبی و توحید بشود، موجب کفر است و اگر بدان منجر نشود، موجب خروج از دین نیست و از این جهت، فرقی میان حجاب و ولایت نیست. همه این سخنان به معنای تضعیف مسئله حجاب نیست، حجاب، واجبی شرعی است، ترک آن منکری است که پس خود منکرهایی دیگر را به دنبال دارد. برای آشنایی با اندیشه های آیت الله علیدوست درباره حجاب به دفتر سوم از مجموعه حق هستی با عنوان حجاب عفیفانه با زیر عنوان حاکمیت و نهادینه سازی حجاب و عفاف مراجعه بفرمایید تا به وضوح دریابید که نکته گیری های حضرت استاد به معنای کم رنگ کردن حجاب و خدایی ناکرده دفاع از بی حجابی نیست چنانکه فردی ادعا کرد و وعده با او میعادگاه عظیم قیامت شد، به راستی که قیامت چه نزدیک است!
خامسا فکری برای زاویه دار بودن خود با فقیهان و عدم نگاهداشت حرمت بزرگان بکنید
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتى برد
از آن روز که حرمت بزرگ حوزه را نگاه نداشتنید که چون تویی را روا نیست در چنان محضری سخن گفتن! آشکار شد که شما حد و مرز خود را نمی دانید وقتی مقام معظم رهبری حفظه الله همان بزرگ را فقیه عالی مقام و مرجع بصیر خطاب کرد روشن شد که شما پای از حد خود فرا می نهید و هم اکنون هم آیت الله علیدوست حفظه الله مجتهدی است که تنی چند از شاگردان او مجتهد هستند و متصدی تدریس دروس خارج و هزاران طلبه در چند دهه پیش افتخار شاگردی ایشان را داشته اند. از طرفی دیگر ایشان نویسنده آثار گرانقدر ی است که خودم از مقام معظم رهبری مدظله شنیدم که به آیت الله علیدوست فرمودند:« آثار شما به گونه ای است که مرجعیت دارد و در آن موضوع همه بدان مراجعه می کنند». بعد شما حرمت چنین شخصیتی را نگاه نمی دارید، این کارها در دنیا انسان را بی آبرو و آثار اخروی دارد.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
حوزه علمیه قم
7/10/1042= 14 ج ث 1445