بسم الله الرحمن الرحیم
نمایشنامه پدری که از نظر مراجع را به پسر گفت
متنی در گفتوگوی پدر و پسری در فضای مجازی دست به دست میشود،
مبنی بر اینکه :
«فرض کنیم آب کُر 480 کیلوگرم هست و دو ظرف آب کُر را داریم در یکی 10 سک بشاشد. و در دیگری یک سگ فقط جرعهائی از آن بنوشد... و شما مجبور باشید از همان آب بخورید از کدام ظرف خواهید خورد
از اونیکه سگ نوشید؟ یا از اونیکه 10 سگ در آن شاشید؟
گفتم: خوب معلومِ" هر عقل سالمی از آن ظرفی مینوشد که فقط جرعه ائی از آن را سگ نوشید.
پدرم گفت: اگر به تو بگویم که همه مراجع میگویند فقط باید از آن ظرفی بنوشید که 10 سگ در آن شاشیدن باز چی" آیا قبول میکنید؟ گفتم نه... پدرم گفت از چه روی این حرف را میزنی؟ گفتم عقل هر آدم سالمی همین را میگوید.
پدرم گفت ولی می دانی استدلال آن مراجع تقلید چیست؟ گفتم نه هر چه هم استدلال بیاورد من یکی از آن ظرفی که 10 سگ شاشید قطعاً نخواهم نوشید..!! ......گفتم حالا استدلال آن مراجع چیست..؟ گفت اگر سگی از آب کُر بنوشد چون از کُر بودن کاسته میشه آن آب نجس میشود ولی اگر 10 سگ در آن آب کُر بشاشد چون بر آن آب افزوده میشود ولی رنگ و طعم آن تغییر نمی کند پس طاهر هست».
در ادامه آن پدر از پایان دوران مراجع (بخوانید فقه) سخن می گوید و وعده به پایان آخوندها و این حکومت می دهد؛ در پایان هم دستور العمل هایی می دهد که در جای خود قابل بررسی است، ولی چون همه متن بر گزارش بالا مبتنی است؛ مقداری از آن سخن می گویم تا با روشن شدن وضع آن، وضع بنای ایستاده بر آن نیز روشن خواهد شد. مطالب مورد نظر را در قالب چند شماره مینویسیم:
- تنظیم کننده گفت و گوی فوق که در بیان پدر از طرف مراجع سخن می گوید: عنصر «بو» را از ادرار ده سگ حذف کرده است؛ زیرا او هر چه خود را راضی کرده که ادرار ده سگ رنگ و مزه ای را تغییر ندهد (که بسیار بعید است) نتواسته خود را راضی کند که بویی هم ندهد، او خوب میدانسته حداقل بوی آن تغییر می کند و همه مراجع نیز آن آب را نجس می دانند، و این مسیر نمایشنامه را خراب خواهد کرد و مسیر اتهام زنی و ابله نشان دادن مراجع را دشوار، به همین جهت این عنصر را به راحتی حذف کرده تا به مقصود خود برسد، او شاید خود را زرنگ می دانست که ترکیب («بو» یا «مزه» یا «رنگ») را با حذف «بو» و حذف «یا» به رنگ و طعم تغییر داده است.
بر این اساس، شما با دو ظرف نجس رو به رو هستید و با فرض جبری که در گفتوگو آمده آدم مجبور به حکم اضطرار آنچه مفسده کمتری دارد که همان ظرفی باشد که سگ از آن نوشیده، می نوشد.
- عمل به هر قانونی وقتی تک بعدی باشد، همین قضاوت ها را به دنبال دارد، هر چند اشتباه است و دروغ ولی فرض کنید که آبی که ده سگ در آن ادرار کرده را پاک بدانیم و این نسبت دروغ را باور کنیم، آیا قانون حرمت ضرر رساندن به جان را همین مراجع بیان نکرده اند، اگر تشخیص انسان مکلف بر آن است که خوردن آبی چنان به او ضرر خواهد رساند به صرف آنکه از نظر شرعی پاک است می تواند بیاشامد؟ خیر اینچنین نیست و به ملاک اضرار نوشیدن آن نیز حرام است و مکلف مجبور باز میان دو حرام باید آنچه مفسده کمتری دارد که همان ظرفی باشد که سگ از آن نوشیده، می نوشد.
- طهارت و نجاست، دو اعتبار شرعی هستند که مدد شایانی در بهداشت رسانده و می رساند ولی مساوی با پاکی تکوینی و پلید تکوینی نیست؛ یعنی ای بسا طاهری که پلید و کثیف است مانند ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت مانند گاو و گوسفند و ادرار و مدفوع حیوانات مکروه گوشت مانند اسب و الاغ. و ای بسا پلیدی که طاهر است مانند آب کری که حیوانی چه حلال گوشت و چه حرام گوشت در آن ادرار کرده است ولی رنگ یا بو یا مزه آن تغییر نکرده است و طاهر در این مصادیق به این معنا است که درجه آلودگی آن به پایه ای نرسیده که به ممنوعیت شرعی منجر شود ولی نفی آلودگی نمی کند.
به تحصیل طهارت با خاک در قالب تیمم دقت بفرمایید، این نوع تطهیر اعتباری شرعی است که بر مصالحی استوار است و مترادف تحصیل طهارت بهداشتی نیست.
- تنظیم کننده نمایشنامه فوق بر آن است که شریعت اسلام را خرافی جلوه دهد و ایده خود را عقلانی و برای این منظور به تحریف سخنان و نسبتهای ناروا روی آورده است و این اول بار نیز که به اسم عقل، به عقل و عقلانیت ستم میشود و در ادامه جالب آن است که به اسم خرافه ستیزی به ترویج چهارشنبه سوری میپردازد که در مصداق کنونی آن که رایج است جز ضرر جانی برای مردم ما ارمغانی نداشته است، در این مرحله نیز به اسم خرافه ستیزی، ترویج خرافه میدهد.
- وی در ادامه به ترویج شخصیت هایی مانند حافظ، فردوسی و مولوی میپردازید که هر سه خود را معتقد به دین مبین اسلام معرفی کرده اند، این نمایشنامه نویس مورد سخن، باز با مسلمان به جنگ مسلمانی رفته است.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
7 فروردین ماه 1401