بسم الله الرحمن الرحیم
إنا لله و إنا الیه راجعون
عمر دنیا به سر آمد که صبا می میرد
ورنه آتشکده عشق کجا می میرد
صبر کردم به همه داغ عزیزان یارب
این صبوری نتوانم که صبا می میرد
غسلش از اشک دهید و کفن از آه کنید
این عزیزیست که با وی دل ما می میرد
به غم انگیزترین نوحه بنالی ای دل
که دل انگیزترین نغمه سرا می میرد
شمع دل ها همه گو اشک شو از دیده بریز
کآخرین کوکبه ذوق و صفا می میرد
خود در آفاق مگر شمع خدا بینی نیست
کین همه مظهر آیات خدا می میرد
هر کجا درد و غمی هست بمیرد به دوا
این چه دردی است خدایا که دوا می میرد
مرگ و میری عجب افتاد به آفاق هنر
که همه شاهد انگشت نما می میرد
شهریار را نه صبا مرده خدا را بس کن
آن شده زنده جاوید کجا می میرد
ارتحال ملکوتی عارف ربانی، حکیم صمدانی، حضرت آیت الله حاج شیخ حسن حسن زاده آملی رحمه الله را به همه دلبستگان به خداوند متعال عرض تسلیت دارم.
او روح خدا بود که به خداوند پیوست، زندگی او خود، القاءات سبّوحی است که از تحوّلات روحی و تفکّرات عقلی و هیجان قلبی و هیمان شهودی سرچشمه گرفته است.
حیات و سلوک او بهشتی به نام القائات سبّوحی است که در آن بهشت، چهار رود در حرکت است:
تحولات روحی به مثابه رودی از آب پاک و روان؛
تفکرات عقلی به مثابه رودی از نهر شیر؛
هیجان قلبی به مثابه رودی شراب پاک؛
هیمان شهودی به مثابه رودی از عسل مصفی
انسان در زندگی خود با فراز و فرودهایی رو به رو می شود و بر اساس آن در قبض و بسط می افتد و حالات روحی او دگرگون می شود.
همو از آنجا که عاقل است به تفکر در آفاق و انفس اقدام می کند و در این سفر عقلی رهاوردها و نتیجه هایی را سوغات می آورد.
همو از آنجا از عواطف برخوردار است زندگی خود را در مقام قلب ادراک می کند و هیجان های قلبی خود را در می یابد.
و از آنجا که اهل کشف و شهود است به شوریدگی و دلدادگی خاص می رسد که وصف آن به مقام حیرت گفته اند.
علامه حسن زاده آملی رهآورد این تحولات و تفکرات و هیجان ها و هیمان ها را با حبیب خود خداوند متعال در میان گذاشته است و با انیس خود نجوا کرده است.
اگر یعقوب پیامبر ع فرمود: قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ (آیه 86 سوره یوسف) این پیرو صادقِ حضرت خاتم الانبیاء ص همه هستی و حالات خود را با خداوند خود دارد.
این بهشت القائات سبوحی، همچون نسیمی روح افزا به سفرهای خود ادامه داد و به سفر من الحق الی الخلق بالحق و سفر فی الخلق بالحق پرداخت و روح ساری خدا در خلق شد، طوبی له و حسن مآب که خداگو، خدا جو و خداخو بود و به تعبیر شیوای قرآن کریم رنگ خدایی و چه رنگی بهتر از رنگ خدا (سوره مبارکه بقره، آیه 138) او در غزلی به نام مزار چنین سروده است:
بادصباکجائی گودوستان مارا بایدحضوردل درپنهان وآشکارا
آیاشودکه روزی آییدبرمزارم تادرکنارخاکم پندی دهم شما را
کای کاروان همره وی همرهان آگه خوانیدازدل وجان دلدارتان خدا را
دنیابقانداردباکس وفاندارد خواهید ار بقا راخوانیدباوفا را
اوقات نقد عمرم شدازکفم بحسرت آنات نقدعمرت فرصت شمار یارا
بنیوش از من این پندمینوش ساغری چند آنگه درآی بزم پیران پارسارا
هیچگاه از خاطر نمی برم و شهادت می دهم که این مرغ حق در آن روستای ایرا با تمام وجود بارها و بلکه بارها و بارها با تمام وجود عاشقانه می خواند:
امروز زنده ام به ولای تو یا علی فردا به روح پاک امامان گواه باش
فردای حسن زاده نیز فرا رسید و او عالم خاکی را وداع گفت، امیدوارم که میهمان خاص حضرت مولی الموحدین و امام العارفین حضرت وصی علی عالی اعلی صلوات الله علیه باشد.
وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
صباح اربعین حسینی1443= 5 مهر ماه 1400، قم المقدسه
تسلیا