بسم الله الرحمن الرحیم
باز ماه محرم فرا رسید و مسئله شیوع بیماری کرونا و تعارض آن با گرد هم آیی نُقل محافل شد و تحلیل های عدالت محور،افراطی و تفریطی ظهور و بروز می کند.
یکی از شخصیت های که در این مسئله ورود داشتهاند، آیت الله طباطبایی حفظه الله امام جمعه محترم استان اصفهان هستند.
ایشان اندیشه افراطی حضور در محافل عزا به هر قیمت حتی به قیمت جان دادن را به حق مورد انتقاد قرار دادند و از این بابت جای تشکر دارد.
ایشان عدم برگزاری مراسم عزا(عمومی) توسط اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به علت خفقان حاکمیت های جور و عدم وجود آیه و روایت برای برگزاری مراسم عزا به هر قیمتی را دلیل بر علت صحت آن اندیشه افراطی دانستهاند.
نکته ای که در میان سخنان صحیح ایشان به چشم می خورد، حصر منابع معرفتی در آیه و روایت و نقد عقل شخصی است. ایشان به صراحت اعلام میدارد که اگر آیه یا روایتی بر ضرورت برگزاری مراسم عزا به صورت عمومی به هر قیمتی بود، بدان عمل میکردیم و چون وجود ندارد و مخالف سیره اهل بیت علیه السلام هم هست، این کار را انجام نمی دهیم.
بر این اساس اگر آیه یا روایتی وجود داشت ما از کشته پشته هم می ساختیم، باکی نبود و این خود نوعی اخباریگری و حصر منابع معرفت دینی در نقل است.
این درحالی است که عقل به عنوان حجت خداوند است و به تعبیر استادم آیت الله علیدوست مشکل از آنجا شروع شد که شروع به تقسیم کردن عقل کردیم: عقل جزئی، عقل شخصی و... این در حالی است که عقل یا هست یا نیست و وهم و خیال هست ؛اگر هست حجت خداوند است.
در قرآن کریم آیه ای بر خلاف ادراک عقل وجود ندارد. بلکه در مسئله مورد سخن در این نوشتار آیاتی مانند و لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکة و....مهر تاییدی بر ادراک عقل است.
وانگهی اگر روایتی وجود داشت که عزای امام حسین علیه السلام هر چند به قیمت از دست دادن جان هزاران تن آدمی شود و مرگ و میر را به غایت برساند، باید برگزار شود؛
آیا خلاف ادراک قطع عقل نبود؟ آیا آن روایت هرچه سندش صحیح تر باشد، ضعف دلالت آن روشن تر نبود؟ ادراک عقل بر قبح ظلم و ایجاد فساد و هرج و مرج در حد جان انسان ها! آیا از ادراک های مشکوک یا تعلیقی است؟ هرگز چنین نیست!
فراموش نکنیم که انسان بر عقل و عقلانیت، انسان است و انسانی سعادتمند، انسانی که از این نعمت بهره مند تر باشد. و دین آمده تا بهره مندی انسانها از این نعمت را بیشتر کند؛ به تعبیر شیوای امیر بیان و خرد در نهج البلاغه، پیامبران آمدند تا یثیر لهم دفائن العقول،آن گنج ها و توانمندی ها ی پنهان عقل را شکوفا کنند و انسانها را از آن بهره بیشتری دهند.
گرفتاری جهان اسلام در حوزه شناخت و معرفت از آنجا آغاز شد که عقل در کارکردهای استقلالی و ابزاری آن کم رنگ شد و نقل حاکم یکّه تاز، میدان شناخت دین و معیار عمل گشت.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
پنجم /محرم /۱۴۴۳
۲۳/مرداد/۱۴۰۰